شاهزاده ما،سید آرتین جونیشاهزاده ما،سید آرتین جونی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

✿آرتین جونی دردونه پاییزی ما ✿

سهل انگاری مامان

1391/11/11 16:22
نویسنده : مامان سمی
210 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم امروز کلی خداروشکر کردم ،میدونی چرا ؟با رویی خجل برات تعریف می کنم:

niniweblog.com

ظهر بود از خواب بیدار شدی بهت می می دادم دوباره خوابیدی گذاشتمت روی کاناپه و رفتم آشپزخونه کتری رو روشن کنم همینطور که داشتم آب تو کتری می ریختم یک لحظه ندای تو درونم گفت برو به آرتین سر بزن.تا اومدم تو پذیرایی دیدم از خواب بیدار شدی و دمر شدی و لبه کاناپه قرار گرفتی(کمتر از ١دقیقه ازت غافل شدم) فقط داد زدم گفتم یا ابوالفضل و سراسیمه دویدم طرفت و اشک تو چشمام حلقه زد.غرق بوست کردم و خداروشکر کردم و خودمو سرزنش می کردم چرا با وجود اینکه از دیشب دیگه دمر میشی(آخه یک لحظه این موضوع را از یاد بردم بعدشم تو تازه خوابیده بودی فکر نمی کردم بالافاصله بیدار بشی)این سهل انگاری رو کردم.واقعا درسته که میگن خدا حافظ این  کوچولوهاست.مامان جان اگر خدای نکرده زبونم لال اتفاقی برات می افتاد من میمردم.منو ببخش دیگه از این غفلتها نمی کنم.خلاصه اینکه به خیر گذشت و به لطف خدا بلا دفع شد.منم برات صدقه کنار گذاشتم و اسپند دود کردم.

خدایا تورو قسم میدم به جد پسرم ،همیشه حافظ آرتینم(و همه نی نی ها) این هدیه زیبایت باش.(آمین)

 

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان آرتین
12 بهمن 91 1:19
الهی سمیه جون خیلی باید حواست باشه

منم اون روز آز آرتین غافل شدم و از روی تخت ما افتاد و خوشبختانه اتفاقی براش نیفتاد

خدا همه نی نی ها رو حفظ کنه


بله باید بیشتر دقت کنم.خداروشکر که برای آرتین جون شما هم ااتفاقی نیوفتاد
مامان مهرسا
12 بهمن 91 11:44
سلام عزیزم خوشحال شدوفتادم که اتفاقی واسش نیوفتاده اخه چند روز پیش دختر منم از تخت افتاد و خدارا شکر اتفاقی واسش نیوفتاد


خدارو هزاران بار شکر براشون
شقایق(مامان محمد ارشان)
12 بهمن 91 12:13
وای منم یک بار ارشان و لبه مبل گرفتم
تازه دمر میشن انقدر شیطونن راه بیوفتن چه کار میکنن خدامیدونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


اره اتفاقا همسر منم همینو میگه ماشاالله به این نی نی ها
مامان امير حسين
12 بهمن 91 14:41
سلام سميه جون
اتفاقا يه بار شبيه همين اتفاق برا ما هم افتاد با اين تفاوت كه اميرحسين بيدار بود
خدايي كه سنگو كنار شيشه نگه ميداره خودش مواظب بچه هامون هم هست
آرتين جونمو حسابي ببوس
خيلي بيشتر هم مواظبش باش!!!


خداروشکر که برای امیرحسین جونی اتفاقی نیوفتاد
ممنون خانمی
مرمر
13 بهمن 91 11:09
عزیزم پس من چی بگم که چند شب پیش داشتم شیرش میدادمو خودم خوابم برده بود وقتی بیدارشدم دیدم ارتین داره از دستم سر میخوره پایین
از خودم و از اینکه خوابم برده بود عصبانی شدم ولی باور کن انقد کمبود خواب دارم که حد نداره
بازم قربون خدا برم که خودش مواظب فرشته هاست
ایشالله بلا از همه نی نی ها دور باشه


الهی .خداروشکر که چیزی نشد.خوب درکت می کنم منم اوایل واقعا کمبود خواب اذیتم می کرد چون آرتین در طول شب برای شیر خوردن خیلی بیدار میشد اما الان که پسرم بزرگ شده فقط یکبار بیدار میشه گاهیم تا صبح می خوابه
نسرین خاله اسما
17 بهمن 91 1:55
خدا واقعا مهربونه سمی جونم واقعا رحم کرده واسه آرتین جونم
ایشالله خدا حفظش کنه با همه ی نی نی ها


ممنون عزیزم.انشااله