آلوچه مامان و بابا
دیشب بابا محسن آلبالو خشک(البته آب هم داشت) خریده بود باهم بخوریم(آخه منو بابا عاشق اینجور ترشیجاتیم)شما گل پسر هم بغلم بودی در جعبه رو که باز کردم و اولین دونشو خوردم تو برگشتی دهن منو نگاه کردی منم از گلوم پایین نرفت بنابراین انگشتمو مالیدم به آب ته ظرف و گذاشتم دهنت،از مزه ترش و شوری که داشت خیلی خوشت اومد( با خوردنش قیافت خیلی دیدنی میشد و کلی اون موقع بهت خندیدم)و همش می خواستی بهت بدم،٣باری انگشتمو زدم بهت دادم اما ترسیدم اذیتت کنه بنابراین منو بابا مقداری ازش خوردیم و سریع برش داشتیم آخه دلمون نمی اومد تو نظاره گر خوردمون باشی،بابا محسن هم چندتا عکس در اون حال ازت گرفت،قربون اون قیافت نازنین پسرم.
اینجا منتظر بودی بازم بهت بدم ↓
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی