اندراحوالات هوای تهران در روزهای پایانی سال91
آرتینم تا پایان سال فقط ٨ روز باقیست،در این روزهای آخر زمستان هوا خودی نشون داده،چندروز پیش برف بارید و امروز هم از صبح هوا ابری و بارانیه گاهی اوقاتم رعد و برقهای شدیدی میزنه،ساعت حدود ٣بعدازظهرم یه تکرگ فوق العاده زیبا شروع به باریدن کرد و من و تو گل پسری هم رفتیم و از پنجره اتاقت نظاره گر این رحمت الهی شدیم و بعد هم بابا محسن بهمون ملحق شد و خانواده خوشبخت کوچکمان از چارچوب پنجره این پدیده طبیعی جو رو نظاره گر شدیم و قطعا هر کدومون در ذهنمون آرزویی کردیم چون عزیز مادر روایت هست که میگه موقع نزول باران،برف و تکرگ درهای آسمان بروی بندگان باز میشه،منکه همچین مواقعی همیشه سرمو رو به آسمان می گیرم و دعا می کنم(امیدوارم این بارش نزول رحمت باشه چون این نوع تکرگها بعد از گرم شدن زمین که درختان شکوفه میزنن بسیار مضره انشاالله که گلها و درختان زیبا که روح بخش زمینن صدمه ای ندیده باشن)خلاصه بالافاصله چندتا عکس گرفتم تا به یادگار از روزهای آخر سال٩١ بمونه.
فرزندم چه معصومانه و زیبا به بارش تکرگ نگاه می کردی، عزیز مادر کاش میدانستم در ذهن کوچکت چه می گذرد،اما یقین دارم تو هم در دلت با معبودت نجوا سر داده بودی!