آخرین پست سال 1391
عشق مامان تا شروع سال جدید فقط 4 روز باقی مونده،12ماه گذشت با تمام خوشیها و ناخوشیهایش،7ماه از این 12ماه رو تو دل مامان بودی و 5ماه هم در آغوش مامان،عید91 همش به فکر عید92 بودم که تو می خوای بیای پیشمون و بالاخره عید٩٢ در حال آمدن است و تو کنارمونی(سال 92 با وجود گلی بهشتی چون تو بهترین عید ماست)،پسرم عید92هم مثل عید91 قراره بریم شهرستان(اسم شهرستان آبا و اجدادی مامانی زهرا و باباجون طارم سفلی است همجوار رشت و استان زنجانه و ساکنینش آذری زبانن) پیش مامان بزرگها و پدربزرگ مامان به اتفاق خانواده مامانی و تمامی فامیلهای مامانی زهرا و بابا جون(مثل نوروز ٩١)یادش بخیر عیدی که گذشت تو شهرستان بود که تمام فامیل فهمیدن من باردارم و همه کلی ذوق کردن و بهم تبریک گفتن ،چقدر زود گذشت،عزیزم همه مراقب مامان بودن هرچی می خوردن اول به مامان میدادن اجازه نمیدادن دست به سیاه و سفید بزنم آخه دوست نداشتن گل پسر مامان اذیت بشه.حالا سال جدید همه مواظب تو خواهند بود و از دیدنت کلی لذت می برن شیرینکم،راستی پسرم آقا یحیی(پدر مامانی زهرا که میشه پدربزرگ مامان)به یمن ورود تو و عروس جدیدش(دایی حسین مامان،که همسن مامان هم هست و شهرستان زندگی می کنه 1ماه پیش نامزد کرد،انشاالله که خوشبخت بشه )که سومین نتیجه اش میشی قرار در لحظه سال تحویل قربونی بکشه(یه گوساله تپل و مپل،ممنون آقا یحیی مهربونم)پسرم مادربزرگها و پدربزرگ مامان حیلی خوب و مهربونن و نعمت فامیلن و واقعا تورو دوست دارن و نمیدونی چه ذوقی دارن ازاینکه تو می خوای بری پیششون.انشاالله سه شنبه صبح عازم سفر هستیم و مراسم چهارشنبه سوری رو اونجا برگزار می کنیم،قندعسلم این اولین سفر شماست امیدوارم به خوبی و خوشی بگذره و اذیت نشی،انشاالله بعداز بازگشت عکسهای سفرمونو حتما تو وبلاگت میذارم.
دوستان خوبم پیشاپیش سال جدید رو به همتون تبریک میگم،انشاالله سالی پر از شادی و موفقیت رو پیش رو داشته باشین و به همتون خوش بگذره،آرزوی من و آرتینم رسیدن شما دوستانم به آرزوهایتان است.
از همه دوستانم بابت تمامی کامنتهای زیباشون که در سال ٩١ برامون به عنوان یادگاری گذاشتن تشکر می کنم،در سال ٩٢ نیز منتظر کامنتهای زیبایتان هستم.
اینم آخرین عکسهای سال 91 از دردونه ما آقا آرتین
روزهایت همیشه بهاری و سبز آقا آرتینم،دردونه مامان و بابا
تا سال ١٣٩٢ خدانگهدار همتون