انتظار شیرین
سلام فینگیلی مامان
خوبی پسرم.قطعا خوبی چون خداروشکر ورجه ورجهات نشون دهنده خوب بودنته
قبل از اینکه خودم به این روزهای پایانی نزدیک بشم هر زن بارداری رو میدیدم از این روزهای آخر شاکی بود اینکه چقدر دیر میگذره و چقدر شرایطشون سخت شده و به منم می گفتن منتظر همچین روزهایی باش.اما مامانی اصلا همچین چیزی برای من اتفاق نیوفتاد این روزها داره خیلی زود می گذره از طرفی خیلی دوست دارم هر چه زودتر بغلت کنم، ببوسمت، نوازشت کنم، بوی تنتو حس کنم از یه طرف دوست ندارم از دل مامانی بیای بیرون ! دچار یه جور حس دوگانه شدم.این روزها همه دوست و آشنا منتظر بدنیا اومدن تو هستن و هر لحظه گوش بزنگ و دائم از خودم،مامانی و خاله می پرسن آرتینی نیومد؟بابا محسنت هم از این معقوله مستثنی نبود هر روز تو محل کارش ازش می پرسن پسرت نیومد؟
میگن انتظار شیرین نیست اما این انتظار خیلی شیرینه پسرم انشاالله روزی پدر میشی و منتظر ورودت بچت و حس منو بابا محسن رو اون موقعست که درک می کنی.از خدا خواستم هر روز و ساعتی که به صلاحته بدنیا بیای.پس ما همچنان منتظر میمونیم تا ببینیم خداوند برایمان چه روز و ساعتی رو جزو قشنگترین روز و ساعت زندگیمون رقم زده